دو برداشت از سرامیک معاصر ایران
برداشت دوم: نمایشگاه گروهی خانه من
برداشت دوم: نمایشگاه گروهی خانه من
کیوریتور: نرگس فراهانی
هنرمندان: تینا ابتهاج، مژگان باوکی، مریم بهروزینیا، مهدیه رخصت طلب، فاطمه ریاضتی، نرگس فراهانی
تیر ۱۴۰۱
سرامیک در تاریخ هنر ایران از قدمت و پیشینهای کهن برخوردار است و از همان دوران تاریخی و هزارههای پیش از میلاد بیشتر به عنوان یک ماده کارکردگرا مورد استفاده قرار میگرفته است و در زندگی روزمره انسانها، به ویژه ما ایرانیها نقش به سزایی داشته است و هماکنون نیز دارد. حال در دوران معاصر و با توجه به اهمیت پژوهش و نظریه، بیش از بیش پرداختن دوباره به جنبههای تازه و گوناگون در سرامیک حس میشود. جنبههایی که میتواند سبب شود تا سرامیک از منظرهای دیگر نیز مورد بررسی قرار گیرد و توجه ما را به اتفاقات تازه و نگاههای جدید که در برخورد با سرامیک صورت گرفته است جلب نماید. فارغ از این که سرامیکی کاربردی باشد یا غیرکاربردی.
یکی از اهداف اصلی این نمایشگاه پرداختن و توجه به این رویکردهای تازه و جدید در سرامیک بوده است. از جمله رویکردهای زیستمحیطی و یا شخصی که در برخی کارهای این نمایشگاه نیز شاهد آن هستیم. نگرشهایی که این بار آثار سرامیکی را از منظر تحلیلی و زمینهای مورد توجه قرار میدهند و همچنین موجب میشوند ما "سرامیک" را در روابط میان رسانهای و چندرسانهای بررسی کنیم. انگیزه اصلی این نمایش تامل بر چگونگی برخورد هنرمندان نسل جوان با رسانه سرامیک برای خلق اثر در جهت انتقال معنای مورد نظرشان بوده است.
از این رو نمایشگاه پیشرو با تمرکز بر مدیوم سرامیک و با پرداختن به مفهوم "خانه" شکل گرفت و هنرمندان به تعاریف گوناگون از "خانه" به زعم خویش پرداختهاند.
خانه در نزد اقوام، گروهها و افراد مختلف تعاریف و مفاهیم گوناگونی را در بر میگیرد. خانه محدودهای است که آدمی میتواند در آن سکنی گزیند، مکانی برای استراحت کردن، آسودن، زندگی کردن که از وقایع و اتفاقات بیرونی و خارجی بتواند به آن پناه ببرد. ویا گاهی برای برخی می تواند مکانی باشد پر از التهاب، نگرانی، روزمرگی و اضطراب که از آن بگریزد. آن کنجی با روزمرگیهایی که مدام تکرار میشوند و یا گوشهای که بعد از یافتنش با آن یکی میشویم، جایی که از ما مراقبت میکند و ماهم از آن مراقبت میکنیم.
خانه شاید آن کناری باشد که مدام جست و جویش میکنیم ...
در این مجموعه به "خانه" گاه به صورت استعاری و گاه به صورت نمادین در آثار پرداخته شده است. تینا ابتهاج خانه را در طبیعت جست و جو کرده و فاطمه ریاضتی در قالب پروژهای زیستمحیطی به خاک پرداخته است. مژگان باوکی، مریم بهروزی نیا، مهدیه رخصت طلب و نرگس فراهانی نیز در قالب پروژههای شخصی و حاصل از تجربه زیسته خود به مفاهیم مختلف از خانه پرداختهاند.
تینا ابتهاج، S.O.S، چیدمان، ۱۴۰۱
پوششهای گیاهی برای بقا و ادامه زندگی همه ما انسانها و گونههای جانوری دیگر حائز اهمیت بسیار است. خانه گستردهای که نابودی و ویرانیاش به نوعی نابودی خود بشر است به دست خود !
مژگان باوکی، روزوارگی، ویدیو، زمان:۰۰:۰۳:۱۰، ۱۴۰۱
من هر روز خودم را درون چرخهای میان امور خانهام و کارگاه سفالگریم گم میکنم و در این چرخه، به دنبال بازشناسی خودم در گردشم و این گونه آن را بیان میکنم.
مریم بهروزینیا، نفی، چیدمان مکان محور، ۱۴۰۱
آنجا تا چه اندازه تجسمِ مفهوم «امن» است و تا چه اندازه تجسمِ «گزند»؟
رویایی که با وحشتِ خویش من را درمانده میکند؛ جایی که قرار در آن دشوار است؛ دیوارهایی که مدام خود را از خود میزایند و حجم محاطی که هجوم می آورد بر تراکمِ بودن …
مهدیه رخصت طلب، محدودهها، چیدمان، ۱۴۰۱
من مکعبی هستم داخل مکعبی دیگر، کنار مکعبهای دیگر و در مکعبهای بیشمار در درون خودم زندگی میکنم، مکعبها محدودههای درونی و بیرونی من هستند .
محدودههایی که همچنان که از من مراقبت میکنند ، محصورم میکنند.
همچنان که به داخلشان پناه میبرم ، از آنها میگریزم.
فاطمه ریاضتی، یادگاری، چیدمان، ۱۴۰۱
خاک یک سرزمین مأمن و پناهگاه ساکنان آن است که با مرزکشی ها وسعت و جغرافیای آن برای ساکنانش مشخص میشود.
خاکها انواع مختلف با ویژگیها و کاربردهای مختلفی دارند. خاکهای صنعتی، زراعی و معدنی.
خاک به عنوان منبعی طبیعی و ثروت هر ملت محسوب شده و بر امنیت غذایی هر کشور تاثیر گذاشته و زندگی هر انسانی از آن متاثر است.
اغلب خاکها از فرسایش سنگها بوجود میآیند و برای تبدیل شدن حدودا یک سانتی متر سنگ به خاک به زمانی در حدود چهارصد سال نیاز است. روندی کند و آهسته که قدمت و ارزش آنچه اکنون در اختیار داریم را مشخص میسازد.
این ثروت به طور یکسان بر روی کره زمین تقسیم نشده و بسیاری از کشورها از انواع آن برخوردار نیستند و ناچار به وارد کردن آنها از دیگر کشورها میشوند. در حال حاضر ایران به لحاظ منابع خاکی بسیار غنی است ولی با سوءبرداشتها، قاچاق، جابجایی غیر اصولی و سوءمدیریت در این عرصه جان این خاک و جغرافیا به خطر افتاده است.
نرگس فراهانی، گورخمره، چیدمان، ۱۴۰۱
مدتی است مفهوم خانه برایم متفاوت شده است.
اکنون برای من خانه به محدودهای بدل شده است برای هجوم افکار و خاطرات، خاطراتی که چه خوب و چه بد، راه گریزی از آنها ندارم.