اوسفریت - واحد ۸
پروژهای گروهی با محوریت رسانههای نو - مطالعهی موردی: سفره
هنرمندان: آنیتا هاشمی مقدم، افسانه سلیمبیاتی، المیرا ابوالحسنی، ایمان راد، سمیرا پهلوانی، ستاره حسینی، سارا ساسانی، سارا کشمیری، غزال زارع، فریده عبادی، مریم اردلان و میترا اردلان
۲۹ دی ۱۴۰۲ - ۱۱ بهمن ۱۴۰۲
آثار نمایشگاه
آنیتا هاشمی مقدم
اینستالیشن کِشتگاه
جانداران شاید بدون یک عضو بتوانند به زندگی خود ادامه بدهند اما بدون خون، زندگی همه جانداران، به پایان میرسد.
اگر خون از مسیر طبیعی خود خارج شود، لخته میشود.
از دیدگاه پروژهی گروهی و کیوریتوریال، خون استعارهای است از یک سفره غنی، که بیهیچ دخل و تصرفی و هیچ تمایزی بین طبقههای اجتماعی برای همه افراد یکسان است.
هرچند گاهی در بین افراد، نارساییهایی به چشم میخورد که نشاندهندهی وجود بیماریهای خونی در فرد است و سرانجام اجزای اصلی تشکیلدهندهی خون در همه انسانها یکسان است.
این نوشته، با توافق و همکاری آنیتا هاشمی مقدم مورد استفاده قرار گرفت.
غزال زارع


افسانه سلیمبیاتی
حجم قربانی

المیرا ابوالحسنی
حجم مازلو
دستاورد مردمان از آنچه بر روی سفرهشان قرار میگیرد رابطهی مستقیمی با قدرت خرید آنها دارد. قدرت خرید در هر گوشهای از جهان تاثیر گرفته از عوامل متعددی است که در کل دنیا در حال رخ دادن است.
نوشتههای بر روی سفره، قیمتها و دغدغههایی است که معتقدم بر توانایی دسترخوان قشر متوسط در نقاط مختلف جهان و به ویژه ایران تاثیر گذار است و در طول دو سال و نیم ثبت گردیده است.

سمیرا پهلوانی
حجم روایت
تغییرات و گذر زمان، جوهر اشیا را تغییر نمیدهد ولی داستانها و نقشهای جدیدی را در آنها پدید میآورد. مرور خاطرات و غرق شدن در گذشتههایی که دیگر نیست، بزرگنمایی فقدان را در بر دارد. فقدانی از نوع تاریخ، احساس و حتی مواجهه. و این بار مواجهه را میتوان در مرور آنچه بر محتوای سفرهها گذشته است جستجو کرد. بودنهایی که رنگ و بوی دیگری گرفته است و جستجو در ظرفهایی خالی که ماهیت خود را از دست داده و یا دچار تغییر شدهاند. جای خالی نقشهای خاطرهانگیز به مثابه عدم حضور بعضی خاطرات است که گاهی با تار و پودهایی در هم گره خورده از جنس خاطره جایگزین میشود. بازنمایی روایاتی که امروز دیگر خاموش شدهاند همچون سازی که دیگر نواخته نمیشود به کناری نهاده شده و یا نهایتا به خاطرهای دور تبدیل شدهاند.

ستاره حسینی
عکس ظرف آبنبات
خاطرات، عناصر پرقدرتی هستند که قسمتی از شخصیت ما را شکل میدهند.
این خاطرهها، گاه شامل افراد و گاه شامل اشیاء اطراف ما هستند.
با اینکه همیشه گمان بر این است که این ماییم که به اشیاء اطراف خود معنی میدهیم، اما با فاصله گرفتن از آنها میفهمیم که چقدر نقش مهمی در زندگی ما دارند.

سارا ساسانی
چیدمان نا-بود
واکسن کووید-۱۹ باید خیلی زودتر وارد بدن و سبد غذایی ما میشد. تاخیر در رسیدن واکسن به کشورم، ایران، باعث مرگ تعداد زیادی از مردم شد.

سارا کشمیری
ویدیوآرت سفره قلمکار مادربزرگ

غزال زارع
چیدمان
خود مراقبتی از حافظه و مغز
حیطه های عاطفی/ رفتاری/ تغذیه در همیاری و بهبود افراد مبتلا
* مراقبت از حافظه شخص بوسیله دیدن البوم
* موسیقی و گفت و گو در مورد شنیدن بلندترین صدا و زیرترین صدا (شناسایی سازها)
* رایحه درمانی. توجه به عطرها و گل هایی که بوی گرم تری دارند. مانند گل نرگس، گل مریم
* دوستی با پرنده و دیگر حیوانات. کافی هست شخص، چند دقیقه با یک حیوان بازی کند یا به آن نگاه کند. (منظور آوردن و نگه داری از حیوانات نیست)
* فعالیتهای گروهی کوچک متناسب با قابلیتهای شخص برای تقویت اعتماد به نفس دیدار، کتابخوانی ، شعرخوانی، رونویسی ازهرمتنی به هر زبانی ، نقطه بازی، بررسی طعم غذاها
* دستگاه هایی برای حفظ ارتباط با خانواده و دوستان مانند ویدئو کال
* کمک به فعالیت های روزمره زندگی. مانند:
* شستن یک لیوان
* مخلوط کردن سالاد
* توجه به برش های میوه
* توجه به رنگ ادویه ها
...


فریده عبادی
حجم قلم + کار
قلم در اینجا به معنای قطع کردن و یا دونیمه کردن؛ رشتههایی که در بافت قطع و دوباره همانند قلم (محکمترین عضو نگهدارندهی بدن)، با گرههایی سخت میشود.
کار از اندیشه میآید و اندیشه، تولید کار میکند.کاری که یا حاصل عملیست دارای دستمزد و یا خلاقیتی مبدل یک اثر. این اثر میتواند در محیط امن خانه آغاز شود؛ مانند تاپستری، بافتهای از دغدغهها، در دل تمام گسستهایی که ناگزیر اتفاق میافتد.
بافت در بیان اثر، به دلیل تشابه آن با بافتههای پارچهای، که زمانی سفرههای ما بود، است. بافتن با مشارکت هر دو دست انجام می شود، دو نیمکره، دو بخش بدن، دو طبقهی اجتماعی، دونهاد... و چه زیباست اتحاد این دو سو.
تمام این بافتهها ماحصل یک کلاف نیست و تشکیل شده از تمام قطعات ریزی که طی سالیان در اجرای کارها به جا مانده.در این نوع بافت هیچ تکهای دور ریخته نمیشود زیرا همانند آمادهسازی یک سفرهی غذا که ما نمیدانیم چه کارهایی برای آن انجام شده، ذره ذرهی این نخها هم حاصل تلاش دست کارگرانی بوده.
ابر و باد و مه و خورشید و فلک درکارند تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری

مریم اردلان و میترا اردلان
پروژه عکاسی سفره
فردگرایی ناشی از زندگی شهری مدرن، ارجحیت پیدا کردن غذا خوردن در فضای خصوصی و تحولات دیگر منجر بدان شده که سفره نهایتا به یک نماد غایب بر روی میزهای غذاخوری خانوادههای ایرانی بدل شود و گاهگاهی از لابهلای کابینتها برای مهمانیهای خاص (سالی یک یا دوبار) بیرون کشیده شود.
در این پروژه ما با استفاده از عکسهای سالهای ۱۳۵۰ تا حال حاضر و بررسی آن و همچنین دلایل کمرنگ شدن این فرهنگ بر اساس تغییر شرایط زندگی سعی بر نشان دادن این تغییرات را داریم.

